به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «درسگفتارهای ایدئولوژی و اتوپیا» نوشته پل ریکور بهتازگی با ترجمه مهدی فیضی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینکتاب، متن درسگفتارهایی را شامل میشود که پل ریکور در پاییز سال ۱۹۷۵ در دانشگاه شیکاگو ارائه کرده است. ایندرسگفتارها توسط جرج تیلور گردآوری و تدوین شدهاند که خود ریکور هم نتیجه نهایی را نظارت کرده است. مهدی فیضی مترجم کتاب هم ضمن اشاره به چرایی علاقهاش به ترجمه اینکتاب، در مقدمه کوتاهش بر کتاب اشاره کرده که معنای هرگونه ایدئولوژی و اتوپیایی را باید در (بود و نبود) مفهوم «ارزش افزوده» جستجو کرد. چون ارزش افزودهای که ریکور مطرح کرده، در تحلیل نهایی به خود «واقعیت» مربوط میشود؛ اینکه واقعیت (یعنی هرآنچه هست) همواره واقعیت بهاضافه یک ارزش افزوده است.
پل ریکور فیلسوف معاصر فرانسوی که متولد سال ۱۹۱۳ و درگذشته به سال ۲۰۰۵ است، با شرح و تفاسیرش از پدیدارشناسی و هرمنوتیک شناخته میشود. جرج تیلور گردآورنده درسگفتارهای اینکتاب میگوید جذابیت آنها در موضوعات و چهرههایی است که ریکور به آنها پرداخته است. ریکور مدتها مارکس، فروید و نیچه را سه استاد بزرگ تردید نامیده بود و بهخاطر تاویلهایش از فروید مشهور است. مجموعه درسگفتارهای «ایدئولوژی و اتوپیا» نخستین تحلیل نظاممند او از مارکس را در بر میگیرد. ریکور میگوید مسیر آثار اولیه مارکس، یکپیشروی به سمت توصیف آنچه واقعی است، بوده است. مفهوم ایدئولوژی مارکس هم، خودآیینی اعطایی به محصولات آگاهی را به چالش میکشد.
اما ریکور در ایندرسگفتارها به جز مارکس، به اندیشمندان دیگری چون هگل، لویی آلتوسر، کارل مانهایم، کیلفورد گیرتز، یورگن هابرماس، ماکس وبر و ... هم پرداخته است.
بیشتر حجم کتاب، مربوط به بحث ایدئولوژی است و اتوپیا فقط سه عنوان را به خود اختصاص داده است. با اینحال، بهطور پیوسته در سراسر صفحات کتاب حضور دارد.
اینکتاب به جز «درسگفتار مقدماتی»، دو بخش اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از «ایدئولوژی» و «اتوپیا». بخش اول، ۱۴ عنوان را به اینترتیب در بر میگیرد: «مارکس: نقد هگل و دستنوشتهها»، «مارکس: دستنوشته اول»، «مارکس: دستنوشته سوم»، «مارکس: ایدئولوژی آلمانی (۱)»، «مارکس: ایدئولوژی آلمانی (۲)»، «آلتوسر (۱)»، «آلتوسر (۲)»، «آلتوسر (۳)»، «مانهایم»، «وبر (۱)»، «وبر (۲)»، «هابرماس (۱)»، «هابرماس (۲)» و «گیرتز».
دومینبخش کتاب هم که مربوط به اتوپیا است، ۳ عنوان «مانهایم»، «سنسیمون» و «فوریه» را در خود جا داده است.
پیش از ایندوبخش و درسگفتار مقدماتی هم، یادداشت مترجم، سپاسگزاری گردآورنده و مقدمه گردآورنده درج شدهاند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
مفهوم کلیدی، در بحث مانهایم از آگاهی دروغین، مفهوم امر نابسنده، نامناسب و ناهمخوان است. با خطر آگاهی دروغین باید با تعیین «اینکه کدام یک از آرای رایج در یک وضعیت پیشداده بهواقع معتبرند» (۹۴) مواجه شد، و ناهمخوانها آنهایی هستند که معتبر نیستند. مفهوم امر ناهمخوان ما را به همنسبتی میان ایدئولوژی و اتوپیا مجهز میکند، چنانکه در بحثمان از ذهنیت اتوپیایی روشن خواهد شد. بهعنوان پیشبینی میتوانیم نکتهای را تکرار کنیم که در آغاز این درسگفتار بیرون کشیدیم، اینکه یک شیوه اندیشه در یکی از این دو روش ناهمخوان خواهد بود. این شیوه یا از وضعیت پیشداده عقب میماند یا از آن جلو میزند. این دو جهت ناهمخوانی با هم پیوسته در جنگند. مانهایم میگوید در یک یا چند مورد «واقعیتی که باید فهمیده شود تحریف و استتار میشود...» (۹۷). مانهایم بحث از وجه اتوپیایی ناهمخوانی را به آینده موکول میکند و اینجا بر مساله ناهمخوانی ایدئولوژیک تمرکز میکند. او میگوید «هنجارهای کهنه و غیرعملی، شیوههای تفکر، و نظریهها مستعد آن هستند که ایدئولوژیهایی شوند که کارکردشان پوشاندن معنای واقعی رفتار است تا آشکارکردن آن» (۹۵).
مانهایم سه مثال خوب برای این عدم تکافوی میان گرایش جامعه و نظام اندیشه برمیگزیند. نخست، محکومیت بهره برای وام در نظر کلیسای اواخر سدههای میانه است (۹۵-۹۶). این منع بهره شکست میخورد چرا که نسبت به وضعیت اقتصادی آن روز نابسنده بود، خاصه به دلیل خیز سرمایهداری در آغاز رنسانس. ممنوعیت [بهره] نه به عنوان یک حکم مطلق درباره پول قرضدادن، بلکه بهدلیل نابسندگیاش نسبت به وضعیت تاریخی شکست خورد.
اینکتاب با ۵۱۴ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما